زخم

ساخت وبلاگ

سلااام 

من اومدم بعد کلی بد قولی بخشییید 

خیلیا پی ام دادن که رژیم و برنامه رو براشون بفرستم جواب بعضیا رو دادم برای بعضیام ببخشییید که دیر شد حتما امروز سعی میکنم بفرستم. 

یه کاری که از امروز شروع کردم نوشتن برنامه س. یه برنامه توپ

چه جوری؟ 

تصویر رو داشته باشین! 


من که حالم با این برنامه خوبه :) 

زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : برنامه,ریزی, نویسنده : nelii1 بازدید : 154 تاريخ : شنبه 25 شهريور 1396 ساعت: 17:07

چهارشنبه قرار بود خارج از گود باشه اما اونقدر سرم شلوغ بود که نشد پست بذارماین روزها خیلی پکرم زود از کوره در میرم و خیلی دست و دلم سرد شده برای تلاش کردن . یه وقتهایی به خودم میگم بیا ولش کن . اینقدر تلاش کردی عوض شی ,عوض کنی, تهش چی نصیبت شد ؟ اینکه برگردن بهت بگن ... اما خب خیلی زوده واسه تسلیم شدن !!!نه؟؟؟؟؟؟؟خلاصه اینکه این چند روز من بداخلاق و زود رنج و قهر بکن شده بودم ! تا حدی که بعضی وقت زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : ببخشید,خارج,ادامه,بودن, نویسنده : nelii1 بازدید : 183 تاريخ : جمعه 24 شهريور 1396 ساعت: 20:41

از فردا صبح میخوام یه رژیم شروع کنم با پیاده روی و کلی برنامه دیگه ... نگید نگفتم :) 

گفتم میخوام باز تلاش کنم؟ 

گفتم باز میخوام بایستم؟ 

هرکی رژیم رو میخواد و پایه اس از فردا شروع کنه پی ام بده ؛) 

روزگارتون خوووش

زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : تلاش, نویسنده : nelii1 بازدید : 162 تاريخ : جمعه 24 شهريور 1396 ساعت: 20:41

پیش از تو در من زنی زندگی میکرد که هر روز صبح تنهاییش را گره میزد به گیسووانش می آویخت به گردنش باقی را هم میریخت پای گلدان کوچکش
پیش از تو در من زنی زندگی میکرد
اکنون ...همه تویی

پ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیست
تمامی داستان های روایت شده واقعیست

عنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است

زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : چهارشنبه,ادامه, نویسنده : nelii1 بازدید : 171 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1396 ساعت: 12:57

پیش از تو در من زنی زندگی میکرد که هر روز صبح تنهاییش را گره میزد به گیسووانش می آویخت به گردنش باقی را هم میریخت پای گلدان کوچکش
پیش از تو در من زنی زندگی میکرد
اکنون ...همه تویی

پ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیست
تمامی داستان های روایت شده واقعیست

عنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است

زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : ببخشید, نویسنده : nelii1 بازدید : 172 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1396 ساعت: 12:57

سلام عصرتون بخیر امروز دوشنبه بود و قاعدتا باید خارج از گود میداشتیم ! اما چند روزه اصلا دل و دماغ ندارم !!!  میدونید چیه ؟ وقتی عصبانی میشیم خون جلو چشممونو میگیره مواظب باشیم چی میگیم . کلمه ها وزن دارن حواسمون باشه یه وقت کمر طرف مقابل رو نشکنیم. مواظب باشیم بی أنصاف نشیم . همه خوبی های همسرمونو فراموش نکنیم  نگیم تو مال زندگی نیستی  نگیم زندگی با تو جهنمه  نگیم ... دعوا تموم میشه  آشتی میکنیم زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : حوصله,ادامه, نویسنده : nelii1 بازدید : 163 تاريخ : دوشنبه 13 شهريور 1396 ساعت: 20:36

فکر میکنم اینبار حتما حرفام رو تو کنایه میزنم تو ایما و اشاره اما هربار حرف میاد تا بیخ گلو و گلوله میشه و سفت میشه و سخت میشه . عین یه تکیه گِل ! انگار که گِل گرفتن دهنمو. همینجوری زل میزنم به فرش و دیوار و در و میز و... اونقدر زل میزنم تا حرف عوض میشه بحث عوض میشه . من اما گیر میکنم تو همون کنایه ایی که میشد بزنم و هی سعی میکنم قورت بدم اون گلوله ی تو گلوم رو .  اینا رو گفتم که بگم من اهل حرف ت زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 164 تاريخ : يکشنبه 12 شهريور 1396 ساعت: 16:54

سلام سلام صبح دوشنبه تون عالی و پرتقالی ؛)  من اومدم باز با یه خارج از گود دیگه !  هفته ی قبل راجع به "هنر زن بودن " حرف زدیم و امروز قراره ادامه "تکنیک گفت و گو" رو پیش ببریم ! درسته هنر زن بودن خیلی شیک و جذاب بنظر میرسه اما اونا که دستی تو زندگی مشترک زیر یک سقف دارن متوجه شدن که تکنیک گفت و گو واقعا مهم تره ! البته که هنر زن بودن هم تو درجه خودش مهمه ! میدونید چیه، بنظر میرسه آدما وقتی حالشون زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : تکنیک, نویسنده : nelii1 بازدید : 169 تاريخ : يکشنبه 12 شهريور 1396 ساعت: 16:54

پیش از تو در من زنی زندگی میکرد که هر روز صبح تنهاییش را گره میزد به گیسووانش می آویخت به گردنش باقی را هم میریخت پای گلدان کوچکش
پیش از تو در من زنی زندگی میکرد
اکنون ...همه تویی

پ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیست
تمامی داستان های روایت شده واقعیست

عنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است

زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : سوهان, نویسنده : nelii1 بازدید : 134 تاريخ : يکشنبه 12 شهريور 1396 ساعت: 16:54

پیش از تو در من زنی زندگی میکرد که هر روز صبح تنهاییش را گره میزد به گیسووانش می آویخت به گردنش باقی را هم میریخت پای گلدان کوچکش
پیش از تو در من زنی زندگی میکرد
اکنون ...همه تویی

پ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیست
تمامی داستان های روایت شده واقعیست

عنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است

زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 165 تاريخ : يکشنبه 12 شهريور 1396 ساعت: 16:54

پیش از تو در من زنی زندگی میکرد که هر روز صبح تنهاییش را گره میزد به گیسووانش می آویخت به گردنش باقی را هم میریخت پای گلدان کوچکش
پیش از تو در من زنی زندگی میکرد
اکنون ...همه تویی

پ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیست
تمامی داستان های روایت شده واقعیست

عنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است

زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : معمولی, نویسنده : nelii1 بازدید : 168 تاريخ : يکشنبه 12 شهريور 1396 ساعت: 16:54

پیش از تو در من زنی زندگی میکرد که هر روز صبح تنهاییش را گره میزد به گیسووانش می آویخت به گردنش باقی را هم میریخت پای گلدان کوچکش
پیش از تو در من زنی زندگی میکرد
اکنون ...همه تویی

پ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیست
تمامی داستان های روایت شده واقعیست

عنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است

زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : بخیررر, نویسنده : nelii1 بازدید : 163 تاريخ : يکشنبه 12 شهريور 1396 ساعت: 16:54

پیش از تو در من زنی زندگی میکرد که هر روز صبح تنهاییش را گره میزد به گیسووانش می آویخت به گردنش باقی را هم میریخت پای گلدان کوچکش
پیش از تو در من زنی زندگی میکرد
اکنون ...همه تویی

پ ن : تمامی اسامی استفاده شده در این وبلاگ غیر واقعیست
تمامی داستان های روایت شده واقعیست

عنوان وبلاگ نام داستانی از زویا پیرزاد است

زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : بخوانید, نویسنده : nelii1 بازدید : 165 تاريخ : يکشنبه 12 شهريور 1396 ساعت: 16:54

وقتی حال روحیم داغون میشد میوفتادم به جون خونه . هی بشور بساب مرتب کن.

حالا که همه جای خونه بهم ریخته س و من زل زدم به سقف چی؟؟؟

همیشه وقتی حالم بد بود یه کله میخوردم هرچی که دستم میومد ...

حالا که آخرین چیزی که خوردم دیروز ظهر بوده چی؟؟؟؟

زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 147 تاريخ : يکشنبه 12 شهريور 1396 ساعت: 16:54

اون قلمو رو میکشه لای موهام و من از بوی رنگ خفه میشم و پوست سرم  داغ میشه و من بی دلیل فکر میکنم به این آیه قرآن؛   زنان شما همچون لباس شما باشند  و شما همچون لباس باشید ایشان را! انگار تمام اصول زن و شوهری خلاصه شده تو همین دو جمله .  یعنی زن و مرد جوری باید هم رو بپوشونن که انگار بی هم برهنه ن .  لباس عیب ها رو میپوشنه ... عیب همدیگه رو باید پوشوند... لباس پاره آبروی آدم رو میبره لباس پاره ی هم زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 156 تاريخ : يکشنبه 12 شهريور 1396 ساعت: 16:54

سلااااااام صبح دوشنبه ی دوستای خوبم بخیر :) حالتون چطوره؟ هفته ایی که گذشت خیلی دلم میخواست پست بذارم اما انقدر سرم شلوغ بود که نمیشد :( قرار دوشنبه هامون یادتونه؟ خارج از گود :)) هفته ی قبل راجع به تکنیک گفت و گو حرف زدیم ( البته یه بخش کوچیکی از تکنیک گفت و گو بود ) هفته ی بعد یه قسمت دیگه از بحث هفته قبل رو میذارم . چند سال پیش توی وب گردی هام به یه پیج برخورده بودم که مال یه خانم فکر کنم سی زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : خارج,بودن, نویسنده : nelii1 بازدید : 159 تاريخ : يکشنبه 5 شهريور 1396 ساعت: 23:09

+یه وقتایی هست که همه چیز میریزه روی هم . مثل کم کردن وزن ,مثل تموم کردن پروژه ,کلاس نقاشی و 24 واحد آخری که گیررررررررر کرده بیخ گلوم! +حساسیت فصلی افتاده به جونم مامان میگه کی میای؟ فکر میکنم الانه که عطسه کنم , میگم همین الاناس که پاشم حاضر شم چیزی لازم نداری؟ میگه نه . گوشی رو قطع میکنه . من چشام رو میبندم و هر لحظه فکر میکنم الانه که عطسه م بیاد اما نمیاد . +میگه دکتر حبشی گفت "نیاز به حما زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 155 تاريخ : يکشنبه 5 شهريور 1396 ساعت: 23:09

زن عمو رویا میگه توام میای مگه؟ چه عجب از شوهرت دل کندی . لحنش طئنه نداره بیشتر شبیه یه جمله ی تعجبی ساده س اما من خوشم نمیاد از این حرفش. که دلیل کم اومدن و رفتنام بخاطر چسبیدن به عماد نیس. که نمیخوام بی دعوت برم که صمیمی شن که مرزها رو رعایت نکنن . وقتی به رعایت مرزهات از طرف دیگران مطمئن نیستی چند قدم عقب تر بایست. من چند قدم عقب تر ایستادم وقتی به خاله منیر خیلی ساده گفتم خاله فکر کردم میشه ک زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 133 تاريخ : يکشنبه 5 شهريور 1396 ساعت: 23:09